به گزارش ماهنامه «نماینده»، حزب جمهوری خلق مسلمان از جمله تشکلهایی است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با محوریت آیتالله «شریعتمداری» شکل گرفت. این تشکل در مقاطع حساس و سرنوشتساز از جمله تدوین و رفراندوم قانون اساسی نقش بسیار منفی ایفا کرده و در مقابل رأی و نظر قاطبۀ ملت مسلمان ایران ایستاد.
هدف اساسی این تشکل، ایجاد انشقاق در میان صفوف به هم فشردۀ ملت با رهبرسازی موازی در برابر بنیانگذار انقلاب بود و علیرغم توصیهها و نصایح علمای حوزههای علمیۀ سراسر کشور به آیتالله شریعتمداری مبنی بر اینکه از حزب خلق مسلمان اعلام برائت کرده و آن را منحل کند؛ وی زیر بار این نصایح دلسوزانه نمیرفت.
اسناد لانۀ جاسوسی آمریکا نشان میدهد که حزب خلق مسلمان توسط آمریکا سازماندهی و حمایت میشد و «رحمتالله مقدم مراغهای» تمام جلسات بحث آن را به شیوۀ دلخواه آمریکا اداره میکرد و گزارش جلسات سران و گردهماییهای عمومی آن را در اختیار عوامل جاسوسی سفارت آمریکا در تهران میگذاشتو آنها این گزارشها را به نقل از او به مرکز سیا در آمریکا مخابره میکردند.
در یکی از این گزارشها آمده است: «برای 6 هفتۀ گذشته حزب خلق مسلمان گردهماییهایی در بعدازظهر جمعهها در دفتر مرکزی خود ترتیب داده است... سخنران این جلسات احمد علیزاده و رحمتالله مقدم مراغهای بودند... هم مقدم مراغهای و هم علیزاده از ولایتفقیه انتقادهایی کردند... مقدم مراغهای گفت: «این ماده یک عمل خائنانه علیه نسلهای آیندۀ ایران است.»»
در ادامه و برای نمونه بهگزارش یکی از جلسات حزب خلق مسلمان در انتقاد از قانون اساسی که در روزنامههای مهر ماه 1358 منتشر شده است، میپردازیم.
ولایتفقیه خوب است ولی اگر تشریفاتی باشد!
مقدم مراغهای استاندار آذربایجان شرقی در دولت موقت، عضو مجلس خبرگان قانون اساسی و از اطرافیان آیتالله شریعتمداری در هشتمین جلسۀ بحث و گفتوگو دربارۀ قانون اساسی و مسائل جاری کشور که 27 مهر 1358 در محل حزب جمهوری خلق مسلمان برگزار شد، اظهار داشت: «ولایتفقیه بالقوه وجود داشته است زیرا در زمان طاغوت ارادۀ امام مافوق قانون اساسی قرار گرفت و حکومت بازرگان منصوب شد، بنابراین اصل 5 قانون اساسی در مورد ولایتفقیه که به تصویب رسید مورد قبول واقع شد زیرا امر واضحی در یکی از اصول قانون اساسی گنجانیده شد.»
مقدم مراغهای ادامه داد: «ولی مسائلی که بعداً دربارۀ اختیارات ولایتفقیه مطرح شد و به تصویب رسید دیگر نمیتوانست مورد قبول واقع شود. اصولی که بهعنوان اختیارات رهبر به تصویب رسیده با اصل حاکمیت ملی متناقض است.»
وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: «انقلاب فقط مختص قشر مذهبی جامعه نبوده و غیر مذهبیها هم در انقلاب سهم دارند.»
جالب آنکه رحمتالله مقدم مراغهای از رهگذر حمایت افرادی چون آیتالله شریعتمداری و با توصیۀ مراکز خارجی قدرت بهویژه سفارت آمریکا حزب خلق مسلمان را سازماندهی کرد و با قرار گرفتن در فهرست نامزدهای این حزب به مجلس خبرگان راه یافت. مهمترین فعالیت او در این مجلس مخالفت با خطمشی انقلابی حکومت اسلامی و در رأس آن اصل مترقی ولایتفقیه بود.
آیتالله گفتند ولایتفقیه درست نیست!
درحالیکه مقدم مراغهای در این جلسه ولایتفقیه را امری بدیهی دانسته و در اختیارات رهبر جامعه اسلامی تشکیک کرده بود، یکی دیگر از سخنرانان بهنام دکتر «ناصرالدین قوامی» با استناد به سخنان آیتالله شریعتمداری گفت: «تصویب اصل ولایتفقیه مغایر با اصل حاکمیت ملی است و همین مسئله را آیتالله شریعتمداری متذکر شدهاند!»
قوامی مدعی شد: «فقهای شیعه از جمله آیتالله شریعتمداری بر اصول مصوبۀ مربوط به ولایتفقیه صحه نمیگذارند.»
آشوب میکنیم چون مخالف ولایتفقیه هستیم!
در ادامه دکتر «محمود عنایت» ادامۀ سخنان ناطق قبلی در مخالفت با ولایتفقیه را پی گرفت و گفت: «مخالفت ما با ولایتفقیه بهخاطر حفظ شرافت روحانیت است، ما طالب آن نیستیم که این نارضایتی مردم از اولیای امور بهپای مذهب نوشته شود.»
وی ادعا کرد: «مردم ایران مخالف ولایتفقیه هستند؛ ازاینروست هر روز در گوشه و کنار کشور خونهای به ناحق ریخته میشود.»
عنایت همچنین گفت: «من تصور میکنم که تنها راهحل قضیه، انحلال مجلس خبرگان باشد.»
محمود عنایت در این سخنرانی ناخواسته یا با آگاهی کامل دلیل اصلی آشوبهای کردستان و برخی از نقاط کشور را افشا میکند. درحالیکه در این روزهای حساس تاریخ انقلاب عدهای نظام نوپای اسلامی را دلیل و عامل آشوبها و بحرانهای بهوجود آمده میدانستند، عنایت میگوید اصل ولایتفقیه عامل این بحرانهاست چرا که مردم [بخوانید عنایت و دوستانش] با ولایتفقیه موافق نیستند و باید خون ریخته شود تا این اصل از قانون اساسی حذف شود!
از سوی دیگر امام خمینی(ره) 29شهریور ماه سال 1358 در پاسخ بهادعای دیگر محمود عنایت که پیش از وی بارها توسط دیگر گروهها و چهرههای ضد انقلاب مطرح شده بود مبنی بر اینکه مخالفت با ولایتفقیه برای حفظ شأن روحانیت است، گفته بودند: «هِی کوشش میکنند که اسلام نباشد. آن چیزهایی که مال اسلام است هی کوشش میکنند با زبانهای مختلف، گاهی به دلسوزی در قضیۀ ولایتفقیه... خوب اینها دیدند که یک کار خطرناکی است برای آنها برای اینکه یک حکومت اسلامی دارد درست میشود؛ اینها هم نمیخواهند این را. گویندهشان گاهی میگوید که بگذارید که روحانیون قداستشان را حفظ بکنند! «قداست روحانیون» که اینها میگویند معنایش این است که بگذارید روحانیون مشغول مسجد و محراب ـهمین مقدار در همین حدودـ باشند و سیاست را به امپراطور واگذار کنید. این یک تِزی است که مسجد مال پاپ؛ سیاست مال امپراطور. اینها هم میگویند مسجدها مال شماست، بروید تو مسجدتان نماز بخوانید، درس هم میخواهید بگویید؛ درس هم بگویید هیچ مانعی ندارد، اما در یک حدودی... همان مقداری که «قداست» شما محفوظ باشد، بگویند یک آدم مقدس، آدم خوب مُهذَّبی است؛ یک آدمی است که اگر نفتش را هم ببرند، حرفی نمیزند و میگوید بردند؛ مال دنیاست چه ارزشی دارد! اینها این جور «قداست» را میخواهند.»
رک اسناد لانۀ جاسوسی پیرامون رحمتالله مقدم مراغهای، جلد 23، صص 84 و110و جلد 17 صفحۀ 27 و جلد27 و جلد 32و141و جلد 28
رک اسناد لانۀ جاسوسی، جلد 28، صص 129و130
اطلاعات ، 28مهر 1358، صفحۀ 2
صحیفۀ امام ، جلد 10 ، صفحۀ 64
نظر شما